«میراث اخلاقی و علمیِ کینیایی»
از نظر این قلم خطاکار، بر اساس این مصاحبه، “ارزشها و اصول بنیادین کینیایی” یا همان «میراثِ کینیایی» برای نسلهای دوم، سوم، چهارم و بعدی جرمشناسی ایران عبارتند از:
الف) اصول / میراثِ کینیاییِ اخلاقی (معنوی)
۱. اصل اخلاق: اخلاق علم علمهاست و باید پیش از هر علمی بیاموزیم؛ معنویت نباید از ما جدا شود. علوم ما باید رنگ اخلاق و معنویت به خود گیرند؛
۲. اصل شفقت یا عشق به انسان: حضرت استاد، کوتاه ولی برای همیشه نوشتند: “انسانم آرزوست”. این نکتهی “جرمشناسی عرفانی” را باید در آغاز همهی متون جرمشناسی نگاشت. تاکید فرمودند رسالت انقلاب ما همان رسالت انقلاب پیامبر (ص) است؛ یعنی انسانسازی.
۳. اصل دانشاندوزی مستمر: باید بیوقفه بخوانیم و بیاموزیم و در اختیار نسلهای کنونی و آینده قرار دهیم؛
۴. اصل عمل منظم: جرمشناسی صرفا نظریه نگاری نیست؛ برای عمل است؛ دانش و هنر مهندسی جامعه و پیشگیری از دردهای اجتماعی و درمان آن ها است؛ دانش و هنر بهداشت جامعه است؛ و
۵. اصل تعلیم عاشقانه: معلمی شغل نیست بلکه عشق است؛ عاشق از بودن با معشوق خویش خسته نمیشود. بلکه خستگی نتیجهی جدایی از معشوق است. اگر استاد چنین شد، شاگردان هم پروانه وار بر گرد شمع وجودش حلقه می زنند.
ب) اصول/ میراثِ کینیاییِ جرمشناختی (علمی)
۱. اصل تقدّس جرم شناسی: جرم شناسی چون نجات بخش و رهاسازنده ی انسان از اندیشه های کژروانه است، دانشی مقدّس است و از این رو رسالتِ جرم شناس نیز رسالتی پیامبرگونه و با الهام از بایزید بسطامی، مأموریّتِ مادرانه است؛
۲. اصل استقلال و تفکیک جرمشناسی از حقوق و جرمشناس از حقوقدان: جرمشناسی علمی است تجربی (نه هنجاری) و مستقل. لذا حقوقدانان باید به استقلال این رشته احترام بگذارند. این آرزو فقط با تاسیس دانشکدهی مستقل جرمشناسی محقق خواهد شد (ان شاء الله)؛
۳. اصل علتستیزی بهجای معلولستیزی: قانون عام علیت در همهی امور صادق است، پس باید با علل جرم مبارزه کنیم نه معلول؛
۴. اصل تقدم پیشگیری بر کیفر: بهجای کیفر بزهکار، از بزه پیشگیری کنیم؛
۵. اصل اجتماعی بودن پیشگیری: پیشگیری امر قضایی نیست، بلکه امری است اجتماعی. لذا، نه در صلاحیت قوهی قضاییه بلکه “باید تحت صلاحیت رهبری مملکت قرار گیرد” (سیاستگذاران حقوقی و عمومی به این نکتهی پیشگیرانهی استاد کینیا عنایت فرمایند؛ یک بار راه مان اشتباه است و یک بار سبکِ راه رفتن مان. ما اصلِ راه را اشتباهی برگزیده ایم و قانون اساسی از این جهت نیاز به اصلاح دارد)؛ و
۶. اصل بازپروری و بازاجتماعیسازی: یاریرسانی (به) و توانمندسازی بزهکاران وظیفهی انسانی ماست. “چو استادهای دست افتاده گیر”.